معلم را پاس بداریم چون خدا اورا پاس می دارد
جناب آقای حسین شفیعی فرزند محمد یکی از معلمین جرقویه علیا به پاس نکوداشت مقام والای معلم مسیر 600کیلومتری حسن آباد جرقویه تا استان البرز را رکاب می زند تا بتواند از استاد ومعلم پیشکسوت دوران تربیت معلم خود قدردانی نمایدآفرین بر همت والای این معلم عزیز.
اومی گوید
می خواهم از "معلم" بگویم. از نامی که هنوز در دل، حضورش را احساس می کنم. از او که همچون شمعی میسوخت تا راه را بر راهیان حقیقت آشکار سازد. از آموزگار مهربانی ها می گویم، اویی که رنگ چهره اش گاه گاه از فرط خستگی به زردی می گرایید و با اینهمه تا پایان درس، همچنان با وقار می ایستاد و پاسخگوی سوالات بی شمار بچه ها بود. هر روز صبح به عشق شنیدن صدای پرمهرش به مدرسه می آمدم و بارها می دیدم که وقتی از تاریخ سرزمینم می گوید... آنجا که روایت پیروزی است با شادمانی و آنجا که ماجرای تلخ شکست بود، با دریغ و درد سخن می گفت و با صد زبان به ما می آموخت که چگونه مهر
آئین و سرزمینمان را در دل و جان، همواره محفوظ داریم.
چقدر طنین صدایش زیباست. هنوز هم زیباست، اگر باور نداری به صدای شاگردانش گوش فرا ده و بشنو که چیزی جز انعکاس صدای معلم نیست. چرا که "دانش آموز" آیینه تمام نمای دانش و بینش "معلم" است و ما همچنان، کمترین دانش آموزیم از نسلی قدردان و هر چه داریم به برکت فراگرفتن واژه های عشقیست که همچون مروارید، در صدف کلام عالمانه "معلم" تجلی یافته است.
ای معلم فرزانه، دوستت دارم با همه اشک ها و لبخندهایت. دوستت دارم با همه آرزوهای بلندی که برای ما داشتی و داری. دوستت دارم با همه درس های زندگی سازت و دوستت دارم با همه وجودم.
معلم ریاضی بودی و نظم را به ما آموختی. معلم ادبیات بودی و عشق را به ما آموختی. معلم هنر بودی و تواضع را به ما آموختی. معلم دینی بودی و انسانیت را به ما آموختی. معلم انشاء بودی و ادب را به ما آموختی... آیا می توانم تو را وصف کنم. آیا مرا به نکوداشت دنیایی از معرفت و جوانمردی ات راهی هست؟ آیا برای عمر گرانبهایی که در راه آموزش فرزندان این دیار، صادقانه بذل نمودی، پاداشی درخور عظمت کار پیامبری ات وجود دارد؟ به یقین این فرمایش گوهربار در رسای توست که «معلمی، شغل انبیاء است»، پس تو را درود که جهان با همه بزرگی اش در برابر اندیشه های نابی که به دانش آموزان می آموختی، بسی کوچک است. پس من چگونه می توانم درباره مراتب فضل و کرامتت بگویم، در حالیکه دستم خالی است و قلمم عاجز از تبیین آنچه بایسته و شایسته است تا درباره "مقام والای معلم" این آموزگار حیات بخش بشریت بگویم و بنویسم.
تنها می توانم در برابر مقام شامخت، سر تعظیم فرود آورم و از پیشگاه خداوند متعال مسئلت دارم تا سایه مهرت همچنان بر سر دانش آموزان دیروز و امروز و فردای ایران اسلامی پایدار باشد و یکبار دیگر از زبان یک دانش آموز سالیان قبل بگویم: معلم عزیزم، روزت مبارک.